
باید به یاد آن هشت سالی بیافتم که کمی تا قسمتی آسودهگی، هرچند مجازی و دلخوشکنک، آسمان این مرز و بوم پیر و خسته را سایه انداخته بود؟ یا به آیندهیی بیاندیشم که بود و نبود این هشت سال را زیر پرسش خواهد برد؟
خاتمی هشت سال بود. هشت سال پر فراز و نشیب. آنطور که باید سپری میشد نشد. آن کاری که قول داده بود نکرد. اصلاحات، چارهی کار این دشت، با این همه علف هرزه نبود.
احمدی نژاد آمد. ساده آمد. به سادهگی آرامش هشت ساله را بر هم زد. هشت سال مبارزهی دوم خردادیها را زیر پا گذاشت و اثری از آن دوران باقی نگذاشت. انگار که صد سال است هیچ اصلاخی روی این مملکت صورت نگرفته.
پس خاتمی چرا آمد؟ آمد که مردم را کمی سرگرم کند، تا برنامههای آیندهی نظام پیریزی شود؟ آمد که آرامبخشی روی درد کهنهی بیست و چند سالهی این ملت بگذارد تا برای دردهای امروز آماده باشند؟ هشت سال دم زدن -و فقط دم زدن- از دانشجویان چه شد؟ که نتیجهی آن پر کردن سلولهای اوین باشد؟ در این سه سالی که دانشگاه ها را به خاک و خون کشیدند، کجا بودی آقای سید محمد خاتمی؟
یک بار با نرفتنات آزادیخواهان را نادیده گرفتی. در مقابل فریادهای "استعفا! استعفا!" گوشهایات را گرفتی. حالا چرا میخواهی بیایی؟ بیایی که آتش مردم را خاموش کنی؟ دوباره با سخنان زیبایات دلها را ببری؟
این بار نیا و بگو که با مایی. بگذار بفهمیم چرا دوستت داریم.
بازداشت سردبیر خبر ورزشی و ...
ناصر احمد پور، سردبير روزنامه خبر ورزشی، مهدی هژبری، مدير اجرايی روزنامه نود و حامد قاسمی نويسنده روزنامه البرز ورزشی، روزنامه نگارانی هستند که در ساعت هشت و سی دقيقه سه شنبه شب در محل کار خود بازداشت و پس از بازرسی منزل شان به زندان اوين منتقل شدند......ادامهپیام دبیرکل یونسکو به مناسبت روز جهانی زبان مادری
دو فعال زن کارگری شلاق خوردند
آزادباش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر