حکم شش سال اسارت برای محمدعلی ابطحی، یکی از غمانگیزترین رخداهای پس از کودتای انتخاباتی خرداد ماه سال جاری است. خبری که روی خبرگزاریها آمده، یکی از بدترین و غیر قابل تحملترین اخباری است که در این چند ماه منتشر شده. محمدعلی ابطحی بدون شک در ردهی محبوبترین و مردمیترین فعالان سیاسییِ کشورمان ایران است که این محبوبیتاش داغ روی دل خیلیها گذاشته.
محمدعلی ابطحی را مجبور به دروغگویی کردند. همان لحظه عشق و محبت به ابطحی ذرهذرهی خاک ایران را سبز کرد. محمدعلی ابطحی را پشت میلههای اوین حبس کردند و باز هم نتوانستند از میان مردم و از اعماق دلهای مردم بیروناش بیاورند. وبلاگ محمدعلی ابطحی را به دروغ آغشته کردند و هیچکس نبود که نفهمد این نوشته، نوشتهی ابطحییِ مردم نیست.
اما...آخرش هم همان شد که آقایان دوست نداشتند! آقایان خیلی دوست داشتند که آقای ابطحی را هم از زندان آزاد کنند و حقیرش کنند و با دست و پای دراز شده به کنج خانه بفرستندش. اما شش سال حبس تعزیزی چیزهای دیگری میگوید. شش سال حبس تعزیزی همان را میگوید که نیامدن هاشمی به نماز جمعه میگوید. همان را میگوید که محکوم شدن اعتراف نکردهها میگوید. همان را میگوید که آزاد کردن هنگامهی شهیدی میگوید و خیلی چیزهای دیگر.
آقای ابطحی! چه در زندان و چه در خانه، شما همچنان و تا ابد، دوستداشتنیترین دروغگو و خز و خاشاک دنیا باقی خواهید ماند.
آزاد باشیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر