اشکال بزرگ جنبش سبز؛ همه‌ی کارها نیمه‌تمام می‌مانند!

یکی از بزرگ‌ترین اشکالات جنبش سبز ناتمام گذاشتن همه‌ی موضوعات و پرداختن زودگذار به اکثر موضوعات است. در این که در حال حاضر امکان فعالیت در بخش‌های مختلف وجود ندارد شکی نیست. اما هیچ ایرادی نمی‌توان بر این موضوع گرفت که هرکس به صورت خودجوش و طبق اطلاعاتی که دارد و نه از روی موضوعات داغ بالانرین مطلب ارسال کند.

نمونه‌ی کامل این موضوع در وقایع پس از انتخابات قابل مشاهده است.  حالا دیگر کم‌تر وبلاگی درباره فاجعه کهریزک مطلب می‌نویسد و یا بهتر است خیلی دور نرویم و به همین یکی دو هفته پیش برگردیم. فیلم هولناک و جان‌کاه فاجعه کوی دانش‌گاه بیرون آمد و برای یک هفته تا ده روز بحث اول بود، اما چند خبر دسته اول که آمد اکثریت به سمت آن‌ها رفتند و موضوعی مثل بستری شدن یک نفر جای چنین بحثی را گرفت که دوباره روی پیشخوان قرار گرفته بود.

این درست که پی‌گیری کردن کا نهاها و سازمان‌های مربوط و وبسایت‌های مختلف حقوق بسری است اما چه بهتر که فجایع گذشته را تا روزی که عاملان‌شان به مجازات برسند از یاد نبریم.

به مسخره کردن ادامه بدهید، همه چیز آرام است...

با خیال راحت به طنزپردازی مشغول باشید. جوک بسازید درباره‌ی کیهان و شریعت‌مداری و همچین توی دل‌تان کیف‌تان کوک باشد. نه زندانی سیاسی داریم و نه حقوق پایمال شده. نه کودک گرسنه داریم و نه نابرابری. نه جان یک زندانی سیاسی وخیم است و نه کسی در این سرای گلگون چشم گریان دارد.

خلاصه این که "همه چی آرومه".

ما چقدر خوشبختیم که در کشورمان مهم‌ترین موضوع روز بستری شدن حسین شریعت‌مداری شده و چه سربلندیم که عده‌یی بیمار شدن یک انسان را برای خود پیروزی می‌دانند.  یعنی وخیم شدن حال حسین شریعت‌مداری این‌قدر در روال جنبش سبز تأثرگذار است. آیا این که برای تشدید بیماری یک نفر دعا شود، همان دست بالا بردن جلوی وی نیست؟ ایا واقعن راه دیگری برای مبارزه نیست که ده‌ها نفر روی به توهین و فحاشی و مسخره کردن آورده‌اند.

خلاصه این که "همه چی آرومه" و ما خدا را شاکریم که هیچ موضوعی به غیر از حسین شریعت‌مداری و بیماری‌اش فکر سبزها را مشغول نکرده.

نادان‌های خیرخواه دوباره دست به کار شده‌اند



باز هم نزدیک به یکی از برنامه‌های جنبش سبز شد و نادان‌هایی که قصدشان برای خودشان هم معلوم نیست وارد میدان شده‌اند. این قشر که نمی‌دانم چرا اصرار دارند اعمال خشونت‌آمیز خود را در قالب جنبش سبز که به دنبال آرامش است و بر علیه خشونت می‌جنگد پیاده کنند معمولن نزدیک هر مراسم سبز دست به کار می‌شوند و رویاهای اکشن خود را به صورت برنامه ارائه می‌دهند که نیروهای امنیتی را له می‌کنیم و می‌زنیم و می‌کشیم و از این قبیل جفنگیات.

معلوم نیست به وجود این همه سازمان تروریستی و خشونت‌طلب و نهادهایی که جنگ مسلحانه را می‌پسندند و البته هیچ‌کدام هم جمعیت چندانی ندارند، این افراد علاقه دارند تا برنامه‌های خشونت‌آمیز و مخرب خود را در قالب جنبش سبز پیاده کنند و همیشه هم این برنامه‌ها نتیجه‌یی به جز کتک خوردن بیش‌تر مردم ندارد.

این افراد خودشان به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ یکی آن‌هایی که با هدف تخریب فضای پاک جنبش سبز پا به میان می‌گذارند و دسته‌ی دیگر سبزهایی هستند که از یکنواختی به ستوه آمده‌اند از سرکوب‌های پیاپی دچار نا امیدی شده‌اند دیگر راهی به جز خشونت به ذهن‌شان نمی‌رسد. اما هواداران واقعی این جنبش هیچ‌گاه و تحت هیج شرایطی تبلیغ خشونت نمی‌کنند.

بچه‌های روزنامه‌ی سبز اعتماد! به خاطر همه‌ی شجاعت‌های‌تان ممنون



همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد دولت کودتا طاقت نیاورد و مورد اعتمادترین روزنامه‌ی مردم ایران را توقیف کرد. در خبرها آمده که روزنامه‌ی اعتماد توقیف موقت شده! واقعن راست می‌گویند که دروغ‌گو کم حافظه است و همه به یاد دارند که اعتماد ملی هم قرار بود توقیف موقت بشود.

جا دارد که وبلاگ‌نویسان، سایت‌های خبر که راه صداقت را پیش رو دارند، کاربران اینترنت و همه‌ی اعضای جنبش عظیم سبز حتا شده با یک خسته نباشید و یا یک جمله‌ی محبت‌آمیز مختصر از سال‌ها زحمت این روزنامه و روزنامه‌نگاران شجاع‌اش که مخصوصن در این چند ماهه زیر بار دروغ‌گویی و این که باب میل کسی یا گروهی بنویسند نرفتند و فقط وظیفه‌ی خبررسانی و آگاه‌سازی را انجام دادند تشکر به عمل آورند.

این توقیف هم به ده‌ها توقیف دیگری که دولت در مبارزه با مردم انجام داد اضافه شد و حالا چه‌قدر خوب می‌توان این جمله از میرحسین موسوی را درک کرد که بهترین راه مبارزه آگاه‌سازی است. دولت سعی در این دارد که با ناجوانمردانه‌ترین روش‌های ممکن با مردم بجنگد غافل از این که مردم با هوش و درایت خود به ازای هر راهی که بسته شود صد راه دیگر را پیش روی خود خواند ساخت.

بچه‌های روزنامه‌ی سبز اعتماد! به خاطر همه‌ی شجاعت‌های‌تان ممنون



آزاد باشیم