دریای سبز و آرزوی غرق شدن در آن

با تشکر از همه‌ی شهروندان شیرازی که قلم در سپاس‌شان ناتوان است.

این روزهای همه منتظرند. هرکس را که می‌بینی منتظر است. صبر و بی‌قراری در چشم‌ها موج می‌زند. دیگر هیچ‌کس به شلوغی ایراد نمی‌گیرد. دیگر همه عاشق ترافیک شده‌اند. حالا دیگر کسی از صدای بوق نمی‌رنجد. ماشین‌ها بوق می‌زنند و پیاده‌ها نزدیک به هم راه می‌روند. روزهای خوبی است. همه به شلوغی و هرج و مرج نیاز پیدا کرده‌اند. سکوت روح همه را عذاب می‌دهد. صدای الله و اکبر بیش از همیشه گوش را نوازش می‌دهد.

نمی‌دانم نام این نسل را چه باید نامید. اما هرچه هست نسل عجیبی هستیم. نسلی که دیگر شهرستانی بودن و تهرانی بودن را به فراموشی سپرده. نسلی که دیگر نمی‌گوید: «هرکس می‌خواهد بیاید، به حال ما چه فرقی دارد؟» نسلی که فهمیده هرکس به صورت شخصی باید حق‌اش را بخواهد؛ هم حق خودش و هم هحق دیگران! نسلی که نشان داد در میان‌سالی و پیری هم می‌توان دوباره متولد شد. نسلی که نشان داد به حرف این و آن تغییر نمی‌کند هیچ، دیگران را هم تغییر می‌دهد. چه سیاه‌‌‍پوشانی که جامه‌ی سفید به تن کردند و چه سیاه‌رویانی که سفید روی شدند.

تا ابد به این که در این نسل و با این مردم زنده‌گی کرده‌ام به خودم می‌بالم. مردمی که برای آزادی‌ی یک‌دیگر به زندان می‌افتند و برای غم هم‌دیگر غصه می‌خورند. انسان‌هایی که آزادی را برای همه می‌خواهند نه فقط برای خودشان. پاره‌ی تن دیگران را پاره‌ی تن خود می‌دانند. اگر این نسل نسل سوخته است، من عاشق سوختنم.

گویا - گزارشی از تجمع صلح‌‌آمیز شیرازی‌ها
گویا - پیام مهندس موسوی به هواداران‌اش در استان فارس
مجمع روحانیون مبارز -
برابر نص صریح قانون اساسی تنها راه حل برگزاری همه پرسی از مردم است



باز هم ممنون شیرازی‌ها




آزاد باشیم

هیچ نظری موجود نیست: