آن چماق به دست‌ها را دانش‌جو خطاب نکنید!



هرجا که خبری از تجمع دانش‌جویان سبز و دلاور ایرانی می‌خوانی یا می‌شنوی متأسفانه طبق عادت کسانی که با چوب و چماق و اسلحه به سمت دانش‌جویان پاک‌دام ایرانی حمله‌های ناجوانمردانه صورت می‌دادند را "دانش‌جویان بسیجی" یا "دانش‌جویان طرفدار دولت" خطاب می‌شوند! من می‌گویم غیر ممکن است همچین چیزی صحت داشته باشد! چرا؟

چون همه‌ی انسان‌های دنیا می‌دانند که دانش‌جو سلاح‌اش به جز اسلحه نیست. دانش‌جو با چوب و چماق به این و آن حمله‌ور نمی‌شود. دانش‌جو جلوی ملت‌اش نمی‌ایستد. دانش‌جو اگر جان بدهد، سخن شیرین را کنار نمی‌گذارد و روی به اشک‌آور تلخ نمی‌آورد. دانش‌جو با زبان‌اش می‌جنگد نه با تفنگ‌اش. دانش‌جوی ایرانی یعنی زیبایی، یعنی مردانه‌گی تمام، یعنی انسانیت خالص، یعنی آن سخنی که در زبان نمی‌گنجد.

آن مادری که امروز می‌لنگید و درد دست دخترش درد خودش را از یادش برده بود، آن پسرک دبیرستانی که به قول خودش از کلاس برمی‌گشت و از درد روی جدول‌ها کنار پارک دانش‌جو نشسته بود. برادری که از درد دس روی شانه‌‌ی خواهرش انداخته بود. همه‌ی ملتی که امروز اکثرشان طعم اشک‌آور و ضرب باتوم را چشیدند مردم ایران بودند. آن‌ها که زدند اما...

جنبش سبز به همه‌ی وعده‌های‌اش عمل کرد اما سخنان تهدید‌آمیز و ارعاب‌گرانه زوردوستان چیزی به جز همان خشونت‌های قبلی ر پی نداشت. جنبش سبز گفت می‌آیم. آن‌ها گفتند نمی‌گذاریم. همه دیدند که کدام پیروز شد. جنبش سبز گفت آرامش و آن‌ها گفتند گل می‌دهیم. همه دیدند چه کسی راست گفت. ایران سبز آزاد امروز بار دیگر نشان داد که چه‌طور فرزندان نیک‌اش را سرفراز می‌کند و همه‌ی شیرینی‌ی این حماسه تقدیم به همه‌ی آن‌هایی که بودند و دیگر نیستند، اما هستند.



آزاد باشیم

هیچ نظری موجود نیست: