نمیتوانم درک کنم چهگونه میخوابی. در افکارم خواب آسودهی تو جای نمیگیرد. با توام که ژدران را از فرزندان و فرزندان را از خانواده میگیری. با تو هستم انسان نمای رذل. با تو هستم که به فکرها تهمت میزنی چون خودت بلد نیستی فکر کنی، چون تو اراده نداری، در مغزت چیزی به جز دست خط دیگران نیست.
روز مادر، مادران چشم انتظار پدران نشستند و روز پدر، پدران چشم انتظار کسی نبودند.
وای بر تو که جسارت کردی و به پدری اهانت کردی که معلم هم بود. پدر محرومترین قشری که تو محرومشان کردی. حالا بنشین و کادوهای روز پدرت را باز کن. اگر پیراهن بود به یاد پیراهنهایی بیفت که خونین کردی. اگر کفش بود به یاد شلاقهایی باش که به کف پاهایشان زدی. اگر آینه بود خوب خودت را نگاه کن ببین به چه درد این دنیا رسیدی؟
هر چیزی می تواند مغمومت کند، اگر کمی انسان باشی. اگر کمی آزادباشی.
به یاد آن پدری بیفت که مرد است و تو با نا مردی جلویش ایستاده ای. به یاد بیاور کسانی را که از میهنشان فراری دادی.
به یاد داشته باش که ظلم فنا پذیر است.
آزادباش
روز مادر، مادران چشم انتظار پدران نشستند و روز پدر، پدران چشم انتظار کسی نبودند.
وای بر تو که جسارت کردی و به پدری اهانت کردی که معلم هم بود. پدر محرومترین قشری که تو محرومشان کردی. حالا بنشین و کادوهای روز پدرت را باز کن. اگر پیراهن بود به یاد پیراهنهایی بیفت که خونین کردی. اگر کفش بود به یاد شلاقهایی باش که به کف پاهایشان زدی. اگر آینه بود خوب خودت را نگاه کن ببین به چه درد این دنیا رسیدی؟
هر چیزی می تواند مغمومت کند، اگر کمی انسان باشی. اگر کمی آزادباشی.
به یاد آن پدری بیفت که مرد است و تو با نا مردی جلویش ایستاده ای. به یاد بیاور کسانی را که از میهنشان فراری دادی.
به یاد داشته باش که ظلم فنا پذیر است.
آزادباش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر