فنآوری هستهای میتواند کشوری را از این حال به حالی دیگر بدل کند. مردمی را از فقر نجات دهد و کشوری را به ابرقدرتی تبدیل کند. میتواند سبب شود پدری بچهاش را و مادری خودش را نفروشد. کودکها، مثل کودکهای ایرانی که بار میبرند و سیگار میفروشند یا کودکی در آفریقا که از زور گرسنهگی کمر و شکمش یکی شده، کودک بمانند و از کودکی لذت ببرند. دزدی را ریشه کن کند و وضع مالی مردم را بهبود ببخشدو انرژی و سوخت را از نظر کیفی بالا ببرد و از لحاظ قیمت پایین بیاورد. منتقدان یک دولت را، حد اقل برای چند موضوع، ساکت کند و از آتش تند انتقادشان بکاهد. میتوان به فنآوری هستهای دل خوش کرد که دیگر مدرسهها روی سر بچهها خراب نشوند، بچههای بی سرپرست بیشتری به فرزندی قبول شوند.بی سوادی ریشه کن شود. آب سهمیه بندی نشود، هیچکس درگرمای تابستان از خنک بودن خانهاش محروم نشود.
اکنون که این همه نعمت و هدایا در دل این علم وجود دارد و کشور ما هم به هر نحوی که شده به این فن آوری دست یافته، چرا هیچ کدام از اینها در ایران وجود ندارد؟ مگر هر کشوری که فن آوری هستهای دارد برق ندارد، بنزین ندارد و مردماش آسایش روانی ندارند؟ مگر امکان دارد که این علم بزرگ در کشوری وجود داشته باشد و آمار بی سوادی مردماش سر به آسمان بکشد؟ اینها دیگر کی هستند؟
قرار بر این بود که پول نفت سر سفرهها بیاید، اما حالا نان هم سر سفرهها نیست. ادارهی پست برگهای را میفروشد که برای جمع آوری وضعیت مالی مردم است. آماری که سالهاست از طریق نهادهای خارجی اعلام میشود و همه هم میدانند را بعد از سی سال دولت ایران میخواهد بداند.
آزادباش
اکنون که این همه نعمت و هدایا در دل این علم وجود دارد و کشور ما هم به هر نحوی که شده به این فن آوری دست یافته، چرا هیچ کدام از اینها در ایران وجود ندارد؟ مگر هر کشوری که فن آوری هستهای دارد برق ندارد، بنزین ندارد و مردماش آسایش روانی ندارند؟ مگر امکان دارد که این علم بزرگ در کشوری وجود داشته باشد و آمار بی سوادی مردماش سر به آسمان بکشد؟ اینها دیگر کی هستند؟
قرار بر این بود که پول نفت سر سفرهها بیاید، اما حالا نان هم سر سفرهها نیست. ادارهی پست برگهای را میفروشد که برای جمع آوری وضعیت مالی مردم است. آماری که سالهاست از طریق نهادهای خارجی اعلام میشود و همه هم میدانند را بعد از سی سال دولت ایران میخواهد بداند.
آزادباش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر