محمود احمدینژاد برای چندمین بار در کنفرانسهایاش پرچمی را پشت سر خود نصب کرد که پرچم ایران نبود! این موضوع چند نکته را روشنتر از قبل جلوه میدهد.
نخست این که یک بار دیگر به وضوح مشخص شد که جنبش سبز چه کابوسی برای این دولت شده که حتا تاب نشستن در کنار رنگ سبز را از رئیساش گرفته. این موضوع با همهی ضربههای روحی که به وطنپرستان واقعی وارد میکند نشان از ترس و واهمهییی بسیار زیاد دارد. ترس و وحشتی که شاید خود جنبش سبز هم آن را پیشبینی نمیکرد؛ که یک رنگ به کابوس شب و روز دولت غیر مردمی تبدیل شود.
دوم این که دولت نشان داد که هیچ تعصبی روی این آب و خاک ندارد! سه رنگ پرچم ایران هزاران سال است که در قلب مردم ایران جای دارد و هیچکس نمیتواند بگوید که این فقط یک رنگ است. رنگ سبز نماد آزادی و زندگی،رنگ سفید نماد صلح و دوست و رنگ سبز یادآور خونهای پاکی است که روی این خاک ریخته شده. آن پرچم که رنگ آبی داشت رنگ ایران نبود و این نشان از عدم تعصب و عشق به وطن از هر آنکس دارد که به اسم ایرانی آنجا شرکت کرد و دم نزد.
سوم این که دولت و رئیساش بهروشنی و برای چندین و چندمین بار ثابت کردند که منتظرند تا به بهانهیی علیه مردم ایران بایستند! مردم ایران بسیار احساساتی و متعصب به میهن و خاک خود هستند. شاید بار اول که این موضوع پرچم آبی به جاس سبز اتفاق افتاد خود دولت غیر مردمی هم در این فکر نبود، اما به محض واکنش مردم دست به لجبازیهای همیشهگی زد و که آدم را یاد ضعفایی میاندازد که جلوی یک فرد قویتر از خود شکلک در میآورند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر