اینطور به نظر میرسد که یکی از اهداف دولت غیر مردمی جوانگرایی و حتا کودکگرایی در قهوهخانهها و قلیانسراها است. روز به روز و به شکل محسوس و باورنکردنی بر تعداد کودکانی که معمولن به همراه یک بسته چندتایی از پاکت فال حافظ در محیط آلوده قهوهخانهها و قلیانسراها دیده میشوند و به دنبال لقمهیی برای شکم گرسنهشان هستند اضافه میشود. این فاجعه اسفناک بدون شک مقصری واضحتر و محکومتر از دولت ندارد.
این موضوع نقض واضح حقوق کودکان است یا شاید هم یکی از آن اشتغالزاییهایی است که آقای احمدینژاد صحبتاش را میکند! دختران و پسرانی که سنینشان حتا به مدرسه رفتن همه نمیخورد هماکنون دیگر به جرأت میتوان گفت یک جامعه را شکل دادهاند و اطراف هر محیط شلوغ و به خصوص محیطهایی نظیر قلیانسرا، بازارچههای قدیمی، متروها، اتوبوسها، پشت چراغ قرمزها و هر محیطی که برای کودکان و خردسالان مناسب نیست، میتوان دهها نفر از این بچههای خیابانی را به چشم دید.
بدون شک پشت پرده این ماجرا یک باند بسیار حرفهای وجود دارد که از بیگاری کشیدن این کودکان و نوجوانان سود کلانی به جیب میزنند و اینجا آدم به فکر فرو میرود که سربازان قهرمانی که صدا و سیمای میلی تعریفشان را میکند کجا هستند تا این کودکان بیگناه را نجات بدهند؟
از آنجایی که هیچ امیدی به همیاری سازمانها و نهادهای دولتی در این زمینه نیست، از تمامی نهادهای حقوق بشری، وبلاگنویسان، کاربران اینترنت، مردم عادی، فعالان حقوق بشر، آزادیخواهان و همهی کسانی که دلشان برای این کودکان بیگناه به درد میاید تقاضای همیاری میشود.
آزاد باشیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر