شیخی برای تغییر؛ مهدی کروبی

 تغییر برای ایران؛ این شعار بیش ترین اثر را در تغییر تصمیم ام برای عدم شرکت در انتخابات 1388 داشت. نام مهدی کروبی  به اندازه ی این شعار بود؛ پیشینه ی سیاسی اش و جسارت اش ترغیب ام کرد تا پای صندوق رای بروم با این که می دانستم میرحسین موسوی طرفداران بسیار بیش تری دارد. وقتی تا ساعات نخست اعلام نتایج میرحسین با اختلاف بسیار بالا به نفر پس از خود در رتبه نخست قرار داشت و مهدی کروبی با تعداد آرای متحیر کننده (زیر 100 هزار نفر) در رده ی آخر قرار داشت تلویزیون را خاموش کردم و خوابیدم؛ انگار می دانستم نتایج طور دیگری اعلام خواهد شد.
 
مهدی کروبی پای رای ام ایستاد و من هم تا ابد خواهم گفت که به این رای عشق می ورزم و افتخار می کنم. شیخ تهدید شد، توهین شد، کتک خورد و باز هم ایستاد. خیلی ها که معلوم الحال هستند این ها را حرص قدرت می دانستند و هنوز هم می دانند. خوب است این دوستان سال 84 را به یاد بیاورند که مهدی کروبی پس از آن انتخابات، در آن فضای سیاسی که مردم به هیچ وجه مانند امروز حامی نبودند، از تمامی پست های حکومتی خود کناره گرفت و حزبی مستقل تشکیل داد.
 
تغییری که امروزه ایجاد شده و اهمیتی که مردم عادی از جمله خود من به مسایل سیاسی و فعالیت های مدنی می دهند بدون شک بی تاثیر از ایستادگی مردان بزرگی چون میرحسین موسوی و مهدی کروبی و زنان دلیری مانند زهرا رهنورد نیست. شاید اگر لحظه ای لغزش و عقب نشینی در رفتارهای این محصوران بی عدالتی وجود داشت دل خیلی ها سرد می شد و عواقب جبران ناپذیری برای جامعه مدنی ایران به جا می گذاشت.
 
امروز شاهد این هستیم که با وجود بیماری های متعدد که همراه با سن بالای مهدی کروبی همراه است زندان بان ها حتا از درمان وی در آسایش هراس دارند و این ها هرچند دل ها را خون می کند ولی خودش دل گرمی است برای ادامه ی راه
تغییر برای ایران

هیچ نظری موجود نیست: