دیر زمانیست که تفتیش عقاید به عنوان فجیعترین عمل ضد بشری در سراسر دنیا پذیرفته شده است. این کار تقریبن در سراسر دنیا یک امر حل شده است و هر کس حق دارد آزادانه به انتقاد، تحلیل، طرفداری و پیروی از یک مساله یا گروه یا مذهی و هر چیز دیگر بپردازد. اگر هم دولتی در گوشه ای از دنیا دست به این کار بزند به طور علنی نیست .
اما در کشورهای پایین تر از جهان سوم، دولتهایی که توان مباحثه و رفع اختلافات طبقاتی از راه آزادانه و بشری را ندارند این امر در بالاترین ردهی اجرایی قرار دارد. مانند کشور ما. در کشور ما این امر با شدت و به بدترین وضع غیر انسانی توسط انواع و اقسام نهادها و سازمانهای رسمی و غیر رسمی در دو یا سه دههی اخیر، در گروه مهمترین فعالیتهای دولتها (در برخی بیش و در برخی کم) قرار داشته است.
تفاوت مردمان کشورهای پیشرفته که این مسایل را وقت طلف کردن میدانند (هم دولت و هم مردم) با این کشورها هم به همین علت است. آنها به جای این که با دولت سر مسایلی که قرنهاست در دنیا پذیرفته شده، مانند حقوق برابر،حقوق کودکان، حق انتقاد، حق تشکیل حذب و آزادی مطبوعات و هزاران موضوع دیگر، این فرصت را دارند که در مسایل اساسی کشورشان سهیم باشند و نظر بدهندو. کشورهای بزرگ فکرهای بزرگ هم دارند و با تحت فشار قرار دادن مردم نه سنگ جلوی پای مردمشان میاندازند و نه راه را برای اهدافشان نا هموار می کنند.
اما کشورهایی که دولتمردان کوته فکر داردندو اولین هدفشان حفظ قدرت و هیبت است هیچ گاه راه به جایی نبردهاند. مهمترین موضوع اختلاف میان مردم و دولت است که خود سالهای سال باعث عدم پیشرفت و ترقی هم در مردم و فرهنگشان و هم در دولت و توسعهی کشورهاشان می شود.
آزادباش
زبان فارسی را دریابید!
بازداشت گسترده دانشجویان در 18 تیرماه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر