نخست - دیروز در نماز جمعه برای چند لحظهیی که مردها ساکت شدند تا استراحتی به گلویشان بدهند، ناگهان همهی گوشها تیز شد. صدایی بسیار رسا و لرزاننده که هرچه خستهگی و کوفتهگی را از تن آزادیخواهان برد. صدای بانوان ایرانی بود که میآمد. صدای شیرزنانی که تن هر نامردی که دست به روی زنان و دختران بلند میکنند لرزاند: «نصر من الله و فتح قریب...مرگ بر این...)
صدا به قدری رسا و بلند بود که حتا سخنان آقای تقوی که از بلندگو پخش میشد کمی سخت شنیده میشد. این صدا به وضوح و به روشنی صبح واضح بود که از چه چیز برمیخیزد. این صدا میگفت که اگر پسرم، برادرم، همسرم و یا پدرم را در زندان انداختهاید، من که هستم. این صداها هیچ چیز نمیخواستند به جز آزادی برای پارههای تنشان. انسانهایی که به غیر از اعتراض مدنی هیچ جرمی نداشتند. کسانی که با این همه سختی و نا برابری، باز هم خواستار براندازی اصل نظام نشدند و به جز تغییر و اصلاح هیچ چیز نمیخواستند.
حالا زنان ایرانی در صف نخست اعتراضات مدنی و انسانی که خداوند در فطرت انسان قرار داده قرار دارند و چه نیرویی از این فراتر؟ قشری که هیچ حکومتی در تاریخ ایران نخواست تا صدایاش از چهاردیواری خانه بیرون برود، حالا دیوارها را با فریادشان خرد کردهاند و دنیا را هاج و واج کردهاند. کاش آن کسانی که به قدرت چکاق خود مینازند، باطوم بر سر زنان میزنند و دخترها را ناسزا میگویند، ذرهیی از غیرت این زنان را در وجودشان بیدار کنند.
دوم - عجیب است در مملکتی که حر ابن ریاحی در فرهنگاش نفوذ کرده همیشه برای خراب کردن کسی به گذشتهاش میروند. انسان تغییر میکند، اصلاح میشود و یا شاید اغفال شود! هاشمی هم انسان است و همه میدانند که تغییرش به نفع چه کسی بوده و ضرر چه کسی. آقای هاشمی، به جمع خس و خاشاکها خوش آمدی! من حالا شما را خوب میدانم. شما را رهبر خودم، یا نماد ایستادهگی نمیدانم، اما شما را یک انسان پیشرفته و اصلاحپذیر میدانم.
آزاد باشیم
صدا به قدری رسا و بلند بود که حتا سخنان آقای تقوی که از بلندگو پخش میشد کمی سخت شنیده میشد. این صدا به وضوح و به روشنی صبح واضح بود که از چه چیز برمیخیزد. این صدا میگفت که اگر پسرم، برادرم، همسرم و یا پدرم را در زندان انداختهاید، من که هستم. این صداها هیچ چیز نمیخواستند به جز آزادی برای پارههای تنشان. انسانهایی که به غیر از اعتراض مدنی هیچ جرمی نداشتند. کسانی که با این همه سختی و نا برابری، باز هم خواستار براندازی اصل نظام نشدند و به جز تغییر و اصلاح هیچ چیز نمیخواستند.
حالا زنان ایرانی در صف نخست اعتراضات مدنی و انسانی که خداوند در فطرت انسان قرار داده قرار دارند و چه نیرویی از این فراتر؟ قشری که هیچ حکومتی در تاریخ ایران نخواست تا صدایاش از چهاردیواری خانه بیرون برود، حالا دیوارها را با فریادشان خرد کردهاند و دنیا را هاج و واج کردهاند. کاش آن کسانی که به قدرت چکاق خود مینازند، باطوم بر سر زنان میزنند و دخترها را ناسزا میگویند، ذرهیی از غیرت این زنان را در وجودشان بیدار کنند.
دوم - عجیب است در مملکتی که حر ابن ریاحی در فرهنگاش نفوذ کرده همیشه برای خراب کردن کسی به گذشتهاش میروند. انسان تغییر میکند، اصلاح میشود و یا شاید اغفال شود! هاشمی هم انسان است و همه میدانند که تغییرش به نفع چه کسی بوده و ضرر چه کسی. آقای هاشمی، به جمع خس و خاشاکها خوش آمدی! من حالا شما را خوب میدانم. شما را رهبر خودم، یا نماد ایستادهگی نمیدانم، اما شما را یک انسان پیشرفته و اصلاحپذیر میدانم.
آزاد باشیم
۱ نظر:
دوستي ميگفت: بعد از اين تظاهراتها بايد در ادبياتمون يه تغييراتي ايجاد كنيم...مثلا به جاي «قول مردونه» بگيم «قول زنونه» يا به جاي «مردُ حرفش» بگيم «زنهُ حرفش»
ارسال یک نظر