سعیده پورآقایی شهید شد. سعیده پورآقایی شهید شد و همه هم فهمیدند. معترض و غیر معترض، کوچک و بزرگ، کارگر و کارمند و حتا آنهایی که از اینترنت چیزی سر در نمیآورند هم. سعیده پورآقایی مخفیانه ربوده شد، مخفیانه بازداشت شد، مخفیانه شکنجه شد، مخفیانه کشته شد، مخفیانه دفن شد، ولی صدای عدالت، بلندتر از این حرفها است. شهادت بود که فریاد زد آی مردم این هم یکی دیگر از فرزندانم. سعیده پورآقایی بهراستی حقاش نبود که این همه زود کشته شود. حقِ مادرش نبود که هنوز طعمِ تلخ و شیرینِ شهادتِ همسر را از یاد نبرده، غمی اینچنین جانسوز را متحمل شود. حقِ این مردم نیست که به خاطرِ به قدرت رسیدنِ فقط یک نفر، این همه هزینه بپردازند و کشته شوند و زخمی شوند و بازداشت شوند و شکنجه شوندو...
جوانانِ ایرانی کشته شدند، برادرها و خواهرها بی خواهر و برارد شدند، پدر و مادرها بیفرزند شدند و فرزندها بیسایهی سر شدند. هزاران بیگناه به زندان افتادند و همچنان میافتند. آدمها موردِ تجاوز قرار میگیرند. همهی اینها میشود تا یک نفر و فقط یک نفر قدرت را دست بگیرد و دوستاناش را واردِ قدرت کند. میانِ شهدای ما فرزندِ جانباز هست، کارگر هست، کارمند هست، دانشجو هست، نابغه هست، هنرمند هست، فرهنگی هست، کودک هست و همهی اقشار هستند. همهی اینها دارند فدای قدرتِ کسی میشوند که در دایرهی محاطییِ خود، به غیر از چماق به دست و تفنگکش و گردنکلفت ندارد. اما شنا کردن در جویِ خونِ سرانجامی به غیر از غرق شدن ندارد. تاریخ میگوید که همهی کسانی که کشتن را برمیگزینند، عاقبت در جویی ازهمان خونها فرو خواهند رفت.
دوستِ مردم میرحسین موسوی است که بدونِ ترس از این همه تهدید در مراسمِ ختمِ شهدایی شرکت میکند که خیلیها از این مراسم خبر هم ندارند. کروبی دوستِ مردم است که به جز دعوت به حقطلبی هیچ چیز دیگری را در صحبتهایاش نمیتوان پیدا کرد. نه آن کسی که با آن لبخندهای تهوعآور روی صندلی مجلس مینشیند، درحالی که خانوادهیی به خاطرِ این که این آقا را نمیخواهد هزینهیی پرداخته به قیمتِ خون.
چشم مخملی من
شکوه اینده
امروز
این عشق ماست ، عشق به مردم
بگذار
درفش سرخ
زیبایی ترا بستایم
من کور نیستم
باید ترا بستایم می دانم
اما کجاست
جای دیدن تو
وقتی که هم وطنم برده
و خاک خوب ترا جراحی می کنند
باید که خاک من
از خون من
بنا گردد
بنای آزادی
بی مرگ و خون
کی میسر شد ؟
پیکار می کنم
می میرم
این است عشق من
می دانی
من ایرانی ام
(خسرو گلسرخی)
هرانا - روایتی از زندگی و بازداشت سعیده پورآقایی
هرانا - رضا پاداشی و حسین حقی دو کودک اعدامی
هرانا - سعیده پورآقایی» قربانی جنایت لباس شخصیها
هرانا - ضرب و شتم منصور اسانلو در رجاییشهر
گویا - کروبی: مصمم هستيم و از ميدان بيرون نمی رويم، شما که می گوييد در انتخابات تقلبی نشده از چه می ترسيد؟
گویا - نامه فرزند خوانده عبدالله مومنی به آيتالله علی خامنهای: آرزوی ديدار چهره پدر شهيدم به رهايی عموی اسيرم بدل شده است
گویا - شمس الواعظين به وزارت اطلاعات احضار شد، مهدی حسين زاده، روزنامه نگار، بازداشت شد
گویا - اولین قربانی دفن مخفیانه شهداء در قطعه 302 بهشت زهرای تهران شناسایی شد، موج سبز آزادی
آزاد باشیم
جوانانِ ایرانی کشته شدند، برادرها و خواهرها بی خواهر و برارد شدند، پدر و مادرها بیفرزند شدند و فرزندها بیسایهی سر شدند. هزاران بیگناه به زندان افتادند و همچنان میافتند. آدمها موردِ تجاوز قرار میگیرند. همهی اینها میشود تا یک نفر و فقط یک نفر قدرت را دست بگیرد و دوستاناش را واردِ قدرت کند. میانِ شهدای ما فرزندِ جانباز هست، کارگر هست، کارمند هست، دانشجو هست، نابغه هست، هنرمند هست، فرهنگی هست، کودک هست و همهی اقشار هستند. همهی اینها دارند فدای قدرتِ کسی میشوند که در دایرهی محاطییِ خود، به غیر از چماق به دست و تفنگکش و گردنکلفت ندارد. اما شنا کردن در جویِ خونِ سرانجامی به غیر از غرق شدن ندارد. تاریخ میگوید که همهی کسانی که کشتن را برمیگزینند، عاقبت در جویی ازهمان خونها فرو خواهند رفت.
دوستِ مردم میرحسین موسوی است که بدونِ ترس از این همه تهدید در مراسمِ ختمِ شهدایی شرکت میکند که خیلیها از این مراسم خبر هم ندارند. کروبی دوستِ مردم است که به جز دعوت به حقطلبی هیچ چیز دیگری را در صحبتهایاش نمیتوان پیدا کرد. نه آن کسی که با آن لبخندهای تهوعآور روی صندلی مجلس مینشیند، درحالی که خانوادهیی به خاطرِ این که این آقا را نمیخواهد هزینهیی پرداخته به قیمتِ خون.
چشم مخملی من
شکوه اینده
امروز
این عشق ماست ، عشق به مردم
بگذار
درفش سرخ
زیبایی ترا بستایم
من کور نیستم
باید ترا بستایم می دانم
اما کجاست
جای دیدن تو
وقتی که هم وطنم برده
و خاک خوب ترا جراحی می کنند
باید که خاک من
از خون من
بنا گردد
بنای آزادی
بی مرگ و خون
کی میسر شد ؟
پیکار می کنم
می میرم
این است عشق من
می دانی
من ایرانی ام
(خسرو گلسرخی)
هرانا - روایتی از زندگی و بازداشت سعیده پورآقایی
هرانا - رضا پاداشی و حسین حقی دو کودک اعدامی
هرانا - سعیده پورآقایی» قربانی جنایت لباس شخصیها
هرانا - ضرب و شتم منصور اسانلو در رجاییشهر
گویا - کروبی: مصمم هستيم و از ميدان بيرون نمی رويم، شما که می گوييد در انتخابات تقلبی نشده از چه می ترسيد؟
گویا - نامه فرزند خوانده عبدالله مومنی به آيتالله علی خامنهای: آرزوی ديدار چهره پدر شهيدم به رهايی عموی اسيرم بدل شده است
گویا - شمس الواعظين به وزارت اطلاعات احضار شد، مهدی حسين زاده، روزنامه نگار، بازداشت شد
گویا - اولین قربانی دفن مخفیانه شهداء در قطعه 302 بهشت زهرای تهران شناسایی شد، موج سبز آزادی
آزاد باشیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر