خراب شود این آستانه ی اعدام؛ این بار احسان فتاحیان




زندگی این قدر ارزش‌اش را دارد که برای یک لحظه بیش‌تر زنده‌گی کردن، هزاران هزار نعره بزنی! حتا اگر این زنده‌گی برای خودت نباشد و زندگی‌یِ یک جوان بیست و چند ساله باشد. احسان فتاحیان حالا شاید صدای برای فریاد زدن نداشته باشد، شاید هم دارد و چهاردیواری‌یِ انفرادی اجازه ندهد گوش شنوایی صدای‌اش را بشنود. اگر آن که می‌شنود انسان باشد، باید بشنود که یک نفر فریاد می‌زند: «من زنده‌گی کردن را دوست دارم.»

مردم سبز ایران یک بار دیگر دست به کار شده‌اند تا شاید بتوانند یک انسان را زنده نگه دارند. احسان فتاحیان انسان است و زنده‌گی مال انسان است. خدا به هیچ انسانی حق نداده که جان یک نفر را بگیرد، اما به همه‌ی انسان‌ها حق کامل داده تا می‌توانند در زنده‌گی دادن و امید زنده‌گی دادن بکوشند. کسی را که با گرفتن جان یک انسان احساس امنیت کند، شک باید کرد که از انسانیت‌اش چیزی باقی مانده باشد.

خدایی که من شناخته‌ام خداییی است دوست‌دار بخشش، خوبی، زنده‌گی، خندیدن، عاشق شدن، جنگیدن بر علیه ظلم، برای نجات انسانیت مبارزه کردن، مهربانی کردن، لطافت، زیبایی، دوستی و همه‌ی چیزهای خوب دیگر. چه‌طور یک انسان به خودش اجازه می‌دهد که نام خدا را بر زبان بیاورد بدون فکر کردن به این همه صفات زیبا خداوند و صفات زشت و غیر انسانی‌اش را با "خدا" گفتن لاپوشانی کند؟

چند ساعتی به پایان یک انسان مانده است. پایان تلخی که می‌تواند به آغازی زیبا تبدیل شود. زشتی که می‌تواند زیبا شود. بدی که می‌باید خوب شود. نفرتی که می‌تواند به عشق تبدیل شود. مرگی که می‌تواند زنده‌گی باشد و...


تغییر - اتهام زیدآبادی: تلاش برای کاندیداتوری عبدالله نوری در انتخابات
تغییر - شاهپور کاظمی از داخل زندان مدرسه می سازد
تغییر - عکس/ دیدار مهندس موسوی و مرتضی الویری
تغییر - گزارشی از حمله وحشیانه به دانشجویان دانشگاه شیراز در ۱۳ آبان
نوروز - دكتر هاشم آقاجري در ديدار با دانشجويان دانشگاه تهران: قطعا جنبش سبز پيروز خواهد شد
نوروز - آخرین جلسه دادگاه بهزاد نبوی برگزار شد
هرانا -  خانه شيخ بهايي در حال تخريب است
هرانا -   تجمع اعتراضی تعدادی از خانواده های زندانیان عقیدتی و سیاسی کرد در مقابل دادکستری سنندج



آزاد باشیم 

هیچ نظری موجود نیست: