شیخِ ما دلیره، کروبی‌یِ کبیره!

و باز هم این مهدی‌یِ کروبی است که صدها توهین و افترا و دروغ و حقه و نیرنگ را به یک بیانیه در هم می‌شکند و آن هم چه در هم شکستنی! این اقای شیخ محمد یزدی خیلی وقت بود که حرفی به زبان نمی‌آورد و کم کم داشت از حافظه‌ها پاک می‌شد که کرد آن‌چه نباید می‌کرد و گفت آن‌چه که نباید می‌گفت! آقای یزدی بهتر است به جای این‌که تحت حفاظت لباس شخصی‌ها بنشیند و به یاران واقعی‌یِ ایران توهین کند در این سن و سال بنشیند و طلب بخشش کند! البته نه این که ما بی‌گناه باشیم، فعلن وقت نداریم یک گوشه بنشینیم و آمرزش بطلبیم!

آقای محمد یزدی، به عنوان عضو شورای نگهبان که کاری از دست‌اش برنیامد و چنین شورایی فقط وجود ظاهری دارد و اجرایی و تأثیرگذاری‌یی درش نیستو از حق مردم دفاع کردن هم که صحبت‌اش را نکن. پس بهتر است با دلاوری مثل کروبی مقابله نکند که این‌طور جوب دندان‌شکنی بشنود و فردا باز مجبو شود جوابی بدهد و در آخر هم مثل آن‌هایی شود که خیلی حرف زدند و حالا دارند فکر می‌کنند که کروبی از کجا بهشان زده!

گذشته از این حرف‌ها باز هم دل‌مان گرم و گرم‌تر شد از این شجاعتی که شیخ شجاع‌مان دلاورانه و با ادب تمام و سبزگونه بیان کرد و حال‌مان آورد. کروبی لیاقت و پتانسیل‌اش را داشت که خیلی زودتر از این‌ها دلاوری را آغاز کند اما حالا که آستین‌ها را بالا زده تنهای‌اش نمی‌گذاریم. حالا که موسوی و کروبی راه‌شان راه مردم است پس راه مردم هم خیلی جدا از آن‌ها نیست.



آزاد با شیم

هیچ نظری موجود نیست: