ما همه شاگردان یک معلمیم؛ فزراد کمانگر

 
 
چه کسی از این همه اعدام لذت می‌برد. کدام دست ناپاکی است که درختان را برای ساختن چوبه‌ی دار قطع می‌کند و فکر می‌کند می‌تواند ریشه‌های جنگل سبز را به قطع یک شاخه و صد شاخه بخشکاند. کسانی که شغل‌شان لگد زدن به چهارپایه است، به راستی این همه از این کار لذت می‌برند که حاضرند بی‌گناه را هم بالای طناب دار ببینند. آن فکر مغشوشی که دستور می‌دهد "بکشید!" دنبال چه چیزی در این دنیای فانی می‌گردد که معلمان و پدران را به پای چوبه‌ی دار می‌برد؟

  
معلم ایستاده‌گی، معلم آزاده‌گی، معلم صبر، معلم وطن‌پرستی، معلم امید در لحظه‌های پوچ، فرزاد کمانگر در آستانه اعدام! فرزاد کمانگر یک معلم ایرانی آزاد است که به جرم خوب بودن در زندان بدها به سر می‌برد. فرزاد کمانگر ثابت کرده که یک معلم همیشه می‌آموزد حتا وقتی که در زندان باشد. فرزاد کمانگری که کودکان را به فریاد وا می‌دارد که معلم‌مان را آزاد کنید، در آستانه اعدام است. ما شاگردان یک معلم به نام فرزاد کمانگریم. حق شاگرد و استادی را حق است که ادا کنیم.
 
جای معلم در کلاس درس است و هیچ‌کس حق ندارد معلمان را در زندان حبس کند. فرزاد کمانگر به عنوان یک معلم کرد و از همه مهمتر یک معلم ایرانی آزاده در خطر اعدام است و شکی نیست که هیچ معلم آزاده‌یی در سراسر ایران نیست که درد فرزاد کمانگر را به دوش نکشد. اعدام زندانیان سیاسی محکوم است.
 
 
 
آزاد باشیم. 

هیچ نظری موجود نیست: