بیست و دوم بهمن روز بازگشت حقوق از دست رفته ملت ایران

بیست و دوم بهمن هزار و سیصد و هشتاد و هشت نزدیک است. روزی که برخی سعی دارند از آن برای به جان هم انداختن مردم ایران اسفاده کنند. اما چه خیال باطلی است این خیال وقتی که همه‌ی مردم ایران مظلوم هستند و مظلوم هیچ‌گاه بر علیه مظلوم قد راست نمی‌کند. مردم ایران مظلومند؛ چه فقیر و چه دارا، چه کارمند و چه کارگر، چه دانش‌جو و چه کم‌سواد، چه دانش‌آموز و چه کودک خیابانی، چه با حجاب و چه کم حجاب، چه آگاه و چه‌ ناآگاه...

مردم ایران قرن‌ها است که شانه به شانه‌ی ظلم قدم برمی‌دارند و هیچ‌گاه این ظلم لعنتی دست از سر این مردم برنداشته. ایرانی‌ها حکایت همان "هرچه آدم بدش می‌اید به سرش می‌اید نیست". ملت شریف‌پرور ایران شاید در راه سرنگونی ظلم همیشه موفق بوده‌اند که بوده‌اند، اما هیچ‌گاه فرصتی نیافته‌اند تا بتوانند خودشان و با فکر آزاد و سر فرصت پای یک انتخابات روشن و واضح بایستند و راه و منش خودشان را انتخاب کنند.

ظلم لعنتی همیشه، گاهی با ظاهر راستین و گاهی با خط و خال خوش خودش را در میان مردم ایران جا کرده. خیلی حرف است که در قرن بیست و یکم میلادی و قرن چهاردهم میلادی ملتی هنوز در پی پناه‌گاهی برای آزادی باشند. خیلی حرف است که در این دوران و با این همه سازمان و نهاد باز هم مردان و زنانی در آرزوی حقوق ابتدایی خود باشند؛ اعتراض، عدم خشونت و انتخابات آزاد.

تبلیغ‌ها برای بیست و دوم بهمن، روزی که به احتمال قوی یکی از بزرگ‌ترین راه‌‍یمایی‌های اعتراضی تاریخ رقم خواهد خورد شروع شده. روزی که دیگر سخنی از رای من کو به گوش نخواهد رسید و صدایی که به گوش خواهد رسید ان خواهد بود: «حق من کو؟!». آری حق ایرانیان گویی سوزنی شده در انبار کاه که این همه سال و قرن است که به دنبال‌اش هستند. حالا ملتی سبز و سبزاندیش و متنفر از خشونت راه را در سوزاندن انبار کاه نمی‌بینند بلکه حاضرند تمام این انبار کاه را زیر و رو کنند تا آن سوزن را بیابند.



آزاد باشیم

هیچ نظری موجود نیست: