در نقطه نقطهی بدناش و در اعماق زخمهای عمیقاش نشانه است! نشانههای ترس از یک نام، تر از یک رسواگر، ترس از یک مهدی کروبی. علی کروبی، فرزند دلاور مهدی کروبی از جان پدر بزرگوارش دفاع کرد تا آنچه را که پدرش ماههاست بر علیه آن میجنگد به چشم ببیند. علی کروبی کار سادهیی نکرد که از جان پدرش دفاع کرد. علی کروبی از سرمایهی گرانبهایی به نام مهدی کروبی که محبوب دل میلیونها ایرانی و بسیاری از مردم دنیا است حفاظت کرد.
شکنجهگران این بار زیر سقفی به کارشان، همان کاری که بابتاش پول دریافت میکنند، پرداختند که صدها سال است خانهی خدا نامیده میشود. جایی که هرکس که دم از مسلمانی میزند، در آن ناسزاز نمیگوید، با ادب رفتار میکند، بلند نمیخندد، بلند حرف نمیزند، با لبای مرتب به آن وارد میشود و ...
حق است که هرکس علی کروبی را میبیند بوسهیی بر بازویاش روانه کند، بر همان بازوی شکستهاش. بوسهی سبزی که دوباره به علی کروبی نیروی حفاظت از پدرش را بدهد. این بازداشت و این اتفاق با همهی زشتیها و سوزی که دارد، نشان داد که مهدی کروبی همچنان و بلکه بیش از پیش هراس بر دل بدکاران میاندازد و مشخص شد که زورگویان چه دل پری از این انسان شجاع و آزاده دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر