پیام این اعتصابات به دیکتاتور: ما زنده ایم؛ حتا در زندان و بدون آب و غذا!

زندانیان در اعتصاب غذا هستند! آمار دقیقی هم در دست هیچ کس نیست و بدون شک کسانی هم در مکان هایی هستند که دست شان به هیچ رسانه ای بند نیست. گاهی خیلی در موزد انسان ها فکر می کنم که چقدر به دنیا ضرر می زنند و چقدر دنیا را زشت و غیر قابل تحمل می کنند. حتا نزدیک ترین افراد به آدم گاهی کاری می کنند که انسان، از انسان بدش بیاید!

حالا کسانی هم هستند که فقط اسم شان را می شنوی یا نهایت این که عکس اش را ببینی و صدای اش را بشنوی. ولی چنان جان و روح ات را نوازش می دهند و انقدر تحت تاثیر قرار می گیری که روزی هزاران بار به انسان بودن ات می بالی و شرمنده می شوی که چه انسان بی خاصیتی هستی! اعتصاب غذا خیلی کار پیچیده ای است! شاید هیچ کس علت آن را درست نفهمد؛ مثل خود من! اما شاید ساده ترین پیامی که می توان رباره یک اعتصاب غذای قرص و محکم از یک زندانی گرفت این بادش: "من از مرگ نمی ترسم! پس حق ام را بدهید."

چه باید گفت و نوشت از شرافت این انسان ها؟ کدام کلمه ها می تواند این چنین جانانه ایستادن را بستاید. انسان هایی که شرافت را زنده نگه داشته اند و آخر آزادگی هستند. موجودات زنده ای که انسانیت را به روح آدم تزریق می کنند و نا امیدان از پیروزی را شرمنده می کنند.شیرزنان و جوانمردانی که یک لحظه آرامش را از ظالمان می گیرند و عرصه را به ستم گران سخت می کنند. زجرکشیدگانی که در درون زندان هم فکر و ذکرشان مردم است و مردم و اما مردم...


هیچ نظری موجود نیست: