حقوق مادام العمر نخواهند چه بخواهند؟

بدون شک وقیح ترین انسان های سیاسی تاریخ ایران زمین در این لحظه زندگی می کنند که این واژه ها روی صفحه مانیتور با کمک انگشتان من و کیبورد نگاشته می شوند! آدمی که آدمیت اش را گم کند، همه چیز را می خواهد، به هر قیمت که شده می خواهد، بیش تر از آن چه که دارد می خواهد، بیش تر از آنچه که به او می دهند می خواهد و آخر سر هم که مادام العمر می خواهد!

سفاحت وقاحت می آورد و وقاحت کثافت می آورد! در روزگاری که مردم ایران دو شیفت کا کرد برای شان امری عادی شده و پدرها زیاد در خانه دیده نمی شوند مگر ساعت یازده دوازده شب به بعد که از سر کار برمی گردند، در روزگاری که کودکان ایرانی یکی از اصلی ترین اقشار برای کسب درآمد به شمار می روند و فال فروشی و گل فروشی در خیابان و دست فروشی کودکان درصد بالایی از اشتغال زایی دولت است و در روزهایی که گدایان از گدایی خجالت نمی کشند قرار است حوس حقوق مادام العمر برای اقایان در نظر گرفته شود که اگر یک روزی جایی را به گند کشیدند و شاید از پست شان کنار گذاشته شدند یک وقت گوشت بره شان گوشت گاو نشود!




کودکان ایرانی کارگری می کنند و حتا باربری می کنند! دختر بچه های معصوم و زیبا کنار پیاده روها بساط لیف و ژیلت و جا سوئیچی پهت می کنند و مدرسه رفتن حتا برای شان رویا هم نیست. کارگرها به گرفتن حقوق شان چندین روز بعد از سر ماه هم راضی اند، بیمه و مزایا که پیشکش. صاحبان کار هر روز بیشتر زیر فشار جنس های چینی می روند و این فشار به جز قشر ضعیف به کسی وارد نمی شود.

همه ی این سوء استفاده های اقتصادی و انجام این اعمال پلید و بی شرمانه ریشه در سکوت و نا آگاهی ما دارد و این که خودمان را با یک سری شعار مسخره و فرسوده گول می زنیم که نا آگاهی و بی سوادی خودمان را توجیه کنیم. امید دارم که همه مان دست به دست هم جلوی هرکس که بخواهد حق مان را بخورد می ایستیم.

هیچ نظری موجود نیست: