آیا همه ی ما می دانیم چه می خواهیم؟

بیست و پنجم خرداد 88 یکی از بزرگ ترین راه پیمایی حق طلبی مردم ایران در طول تاریخ چند هزارساله ایران زمین بود.  از تمام احزاب و گروه های سیاسی و مذهبی، هر نوع وضعیت ظاهری و عقاید دینی و از تمامی سنین و از همه مهم تر هر نوع وضعیت مالی و مادی در این روز پا به خیابان ها گذاشتند و دنیا را غافلگیر کردند.

اما آیا همه ی این افراد یک هدف داشتند و آن هم آزادی ایران از دست ستمگران بود؟ بدون شک نه! شاید به اندازه تنوع در نوع آدم هایی که در این راه پیمایی های میلیونی شرکت کردند، خواسته هم وجود داشته باشد. احتمالن این درست نیست که همه ی آحاد مردم را مجبور به کنار گذاشتند همه ی خواسته ها کرد و حس میهن پرستی محض را به زور در مغز کسی گنجاند! چه خوب است که بتوانیم فقط به هرکس بتوانیم بفهمانیم که تمامی این خواسته ها در گرو تغییرات اساسی در نقطه نقطه و گوشه گوشه ی این کشور است.

تجربه به ما ثابت کرد که اصلاحات چیزی به جز بهبود ظاهری و بسیار سطحی تاثیر دیگری در وضعیت کشورمان ندارد و ما با تبدیل کردن خواسته های جانبی و کوچک به خواسته های اساسی و بنیادی خود به خود خواستار اصلاحات می شویم و این یک امتیاز منفی و عقب نشینی در برابر ظلم است؛ چرا که وقتی از خون جوانان وطن مان چشم بپوشیم برای این که دولت امتیاز مالی به ما بدهد، روزی هم کسی از خون ما خواهد گذشت.

هیچ نظری موجود نیست: