بازداشت کردنِ سودی برای کودتاچیان ندارد





توقعات و انتظاراتِ خشونت‌طلبان تا اندازه‌یی پایین آمده که فقط و فقط به انتقام‌جویی‌های شخصی بسنده می‌کنند. کسانی که خداوندِ بزرگ از نعمتِ دوست داشته شدن توسط مردم محروم‌شان کرده است نه این که نخواهند اوضاع را خوب و آرام کنند، بلکه بلد نیستند این کار را بکنند.البته این کار را هم هر کسی بلد نیست. همین دوست شدن با مردم. دوست شدن با مردم، دل بریدن از قدرت و زور را می‌طلبد که این از هر کسی ساخته نیست. نزدیک شدن به خواسته‌های مردم و تلاش برای تحقق آرمان‌های یک ملت مردِ مرد می‌خواهد نه فقط مزدی که از نظر جنسی مرد است. این مردِ مرد می‌تواند اعظم طالقانی باشد و می‌تواند محمد خاتمی باشد یا هر انسانِ شریفِ دیگری.

ستیزه‌گران به فکر پاک کردنِ صورت مسأله‌یی هستند که یافتن پاسخ‌اش بسیار آسان‌تر از پاک کردنِ آن است! واضح است که پاک کردنِ هر صورت مسأله یک مسأله‌ی جدید به وجود می‌آورد. پاسخِ این صورت مسأله با محاکمه و توبیخِ خلاف‌کاران و رسیده‌گی با حوصله و قانون‌مدارانه به شکایات و خواسته‌های مردم به‌دست می‌آمد. اما گویا ایشان این‌قدر با هم رودربایستی دارند یا آن‌قدر پرونده‌های‌شان پیش هم خراب است که کم‌تر از گل نمی‌توانند به هم بگویند.

بازداشت کردنِ دکتر بهشتی و مرتضی الویری‌یِ بی‌گناه، هیچ سودی به حال جبهه‌ی متخلف و قانون‌شکن ندارد. کسانی که به دور از هرگونه فعالیتِ سیاسی تنها و تنها به دردهای مردم می‌رسیدند و پی‌گیری‌یِ گم‌شده‌ها و بازداشت شده‌ها را به عهده داشتند، بازداشت‌ شدن‌شان مهر تأیید بر همه‌ی ادعاهایی است که معترضان کرده‌اند. همه می‌دانند که هیچ ادعا و شایعه‌یی از موسوی و کروبی و خاتمی و بهشتی و الویری و ... پراکنده و یا ابراز نشده. همه‌ی شایعات و سندها را مردم به دست ایشان داده‌اند. تجاوز را مردم از زبان کروبی بیان کردند. کشته شده‌ها و بازداشتیان را مردم پی‌گیر شدند و پی‌گیری را به دست دکتر بهشتی سپردند. پس بدون شک توبیخ کردنِ اسناد و صورت جلسه نکردنِ آن‌ةآ و مهر و موم کردنِ پای‌گاه‌های شکایت مردمی قوی‌ترین و مستندترین دلیل است برای ادعاهای مردم.

وضعیت نگران کننده‌ی زندانیان سیاسی، فاش شدنى هئیتِ شهدای سبز، بازداشت‌های پیاپی مسانی که پی‌گیر این امور هستند، نمایان شدنِ افتضاح‌های به بار آمده و همه‌ی اتفاقاتِ زشت و زننده و خشونت‌بار نشان از این دارد که خبرهای بدی در راه است و شای اتفاقاتِ بزرگی.


تغییر - رفتارهای نیروهای امنیتی و قضایی در روزهای اخیر کاریکاتوری از اقدامات نهادهای امنیتی در دهه ۵۰ است
تغییر - دفتر حزب اعتماد ملی پلمپ شد
تغییر - «نهی‌ از منکر»های کروبی، اولین امتحان رئیس قوه قضاییه
هرانا - یک فرمانده سپاه مرگ بازداشتی‌ها در کهریزک را تایید کرد
هرانا - زهره آشتیانی بازداشت شد
هرانا - محمد داوری مسئول آموزش و اطلاع رسانی سازمان معلمان ایران بازداشت شد





آزاد باشیم

بی‌قانونی به حد تأسف‌باری رسیده است؛بازداشت بهشتی و الویری

اگر همین روزها از در خانه‌تان بیرون آمدید و دیدید جلوی درب خانه‌ چند میله‌ی عمودی نصب شده و یک نفر نگه‌بان هم روی پله‌ی جلوی در نشسته شگفت‌زده نشوید و پیِ این نگردید که چه جرمی مرتکب شده‌اید و چرا در خانه حب شده‌اید. با کمی تأمل در احوالات زندان‌های ایران می‌توانید پاسخ هر دو سوال را بیابید و البته درک کنید. پاسخ دوم این که زندان‌ها و بازداشت‌گاه‌ها و از آن جاهایی که حجاریان را نگه می‌دارند و اتاق‌های کامپیوتر و اینترنت‌دار اوین و خانه‌های سازمانی و قرارگاه‌ها همه پر شده‌اند و پاسخ نخست این که شما هیچ جرمی مرتکب نشده‌اید و تنها جرم‌تان هم همین است. اگر شما با چماق به جانِ معترضان می‌افتادید یا اگر از آن موتورهای پرشی که صدای‌اش ضحله‌ی بچه‌ها را آب می‌کند داشنید و چندین نفر را می‌ترساندید و از همین قبیل فعالیت‌های ضد انسانی، حالا آزادانه زنده‌گی می‌کردید و نان‌تان توی روغن نبود آن هم روغنِ لادن نه روغنِ کوپنی!

بازداشت‌های تأسف‌بارِ کسانی که امید را در دل مردم زنده کردند هر روز ادامه دارد چه با حکم و چه بی حکم. چه در خانه و محل کار و چه در خیابان با کتک زدن. دکتر بهشتی که بازداشت شد دل‌ام خیلی برای‌اش سوخت. ولی بعد از کمی فکر مردن دیدم که دکتر بهشتی اگز دل‌اش از این جور دل‌سوزی‌ها می‌خواست که این طور مردانه مبارزه نمی‌کرد و بدنِ بادیگارد و چماق به دست داخل یک دفتر نمی‌نشست و دنبال حق و حقوق دیگرتن نمی‌رفت. حس کردم که چه‌قدر قابل ترحم هستند آن بی‌چاره‌هایی که نمی‌توانند ذره‌یی از دوست داشته شدن توسط مردم را حس کنند و چه‌قدر چندش‌آور است که برای جبران کمبودِ محبت از طرف مردم اشخاص مورد علاقه‌ی مردم را بازداشت می‌کنند، کمیته‌های پی‌گیری حقوق مردم را غارت می‌کنند و ...

دکتر بهشتی به علت فعالیت‌های مردمی برای به دست آوردن اطلاعاتِ بازداشت‌شده‌گان و مرتضی الویری برای پی‌گیری‌هایِ خودش و هم‌راهان‌اش در احقاق حقوق از دست رفته‌ی مردم. هر دو بازداشت که نه منعِ از فعالیت شدند! چرا که بازداشت را فقط باید برای مجرم و حداقل متهم به کار برد.



هرانا - بنیاد حفظ و نشر آثار بهشتی پلمپ شد
هرانا - تداوم بازداشت فریبا پژوه در سلول انفرادی
هرانا - گزارشاتی کوتاه از بند 209
هرانا - احضار 15 دانشجوی دانشگاه کاشان به كميته انضباطی
هرانا - حامد یازرلو به سه سال زندان محکوم شد
هرانا - متن حکم محکومیت سید هاشم خواستار، فعال صنفی
هرانا - مشاهدات یکی از بازداشت شده‌گان از زندان اوین و چه‌گونه‌گی جان باختن امیر جوادی‌فر
هرانا - علیرضا بهشتی بازداشت شد
هرانا - انجمن دفاع از حقوق زندانيان هم پلمپ شد
آینده - لازمه زدن اتهام انقلاب مخملی،استبدادی دانستن نظام است
قطره - بیانیه دوازدهم میرحسین موسوی




آزاد باشیم

دولتِ ایران را نیروهای خودسر اداره می‌کنند!

امروز بسیاری از کلماتِ فارسی در معنایی غیر از معنای گذشته‌ی خود به کار می‌روند. حالا دیگر آشوب‌گر به معنای فردی نیست که خیابان را می‌بندد، جایی را خراب می‌کند و یا مزاحمِ کسی می‌شود و اعتراض خود را با خشونت نشان می‌دهد! آشوب‌گران حالا به مردمی گفته می‌شود که آرام هستند، متمدن هستند، اغلب متمدن و دین‌دار هستند، با سکوت اعتراض می‌کنند و در کل الان آشوب‌گر مترادف همان آرام و متین است. یا واژه‌ی نیروهای امنیتی و ضد شورش مترادفِ همان چماق به دست و خشن و ...

اما مهم‌ترین واژه "نیروهای خودسر" است. در گذشته‌یی دور به کسانی که در یک مجموعه کار و فعالیت می‌کردند و بر خلافِ دستور مافوق خود عمل می‌کردند و یا کسانی که به علتِ تعصب و افراط دست به سرکوب و خشونت علیه گروه مخالف می‌زدند. اما الان دیگر این‌طور نیست. امروز به فرماندهانی که دستور می‌دهند، افسران نگهبانی که شکنجه می‌کنند، زندان‌بانانی که می‌کشند، قشونی که به دانش‌گاه‌ها حمله می‌کنند و دانش‌جویان را به زندان می‌برند، کسانی که با چندین و چن رهبر و جلودار در همه‌ی کشور پخش هستند و مردم را به گلوله می‌بندند و ... به همه‌ی این‌ها می‌گویند خودسر!

از این تغییر ناگهانی می‌توان به نتایجی رسید که نزدیک‌ترینِ آن به عقل این است: کشور به دستِ نیروهای خودسر اداره می‌شود! این چه نیروهای خودسری هستند که به دانشگاه‌ها حمله می‌کنند و دانش‌جویان را به زندان می‌برند؟ این چه نیروهای خودسری هستند که مردم را کتک می‌زنند و بعد همان مردم را به دادگاه می‌فرستند، این خودسرها چه‌گونه است که شخصیت‌های سیاسی را با ضرب و شتم می‌گیرند و بعد آن شخصیت‌ها سر از انفرادی بیرئن می‌آورند؟ اگر این‌ها خودسرند پس فرماندهان‌شان هم خودسرند و بالار از رئیس و تا دولت و مجلس و نیروهای امنیتی و همه و همه خودسرند. دولت مجلسی که با رای مردم انتخاب شده باشد، دلیلی ندارد نیروی خودسر داشته باشد. دولتی که به انتخاب مردم باشد دلیلی ندارد مثل مأمورانِ مافیا بدون حکم به دفتری حمله کنند اموال‌اش را توقیف کنند. دولتی که به انتخاب مردم باشد از مراسم مردمی نمی‌ترسد.

احمدی‌نژاد یا به این جنایات نظارت دارد یا ندارد. اگر دارد که سرنوشت‌اش مشخص است. اگر هم ندارد که باز هم سرنوشت مشخصی دارد. یا باید محاکمه شود و یا باید به علت بی‌کفایتی برکنار شود.


هرانا - تفتیش منزل و بازداشت مرتضی الویری
هرانا - میثاق یزدان نژاد به 14 سال زندان محکوم شد
هرانا - محمد حسن فلاحیه به بهداری اوین منتقل شده است
هرانا - طلاعات رسمی از بازداشتگاه مخوف كهریزك
هرانا - دفتر مهدي كروبي پلمپ شد
هرانا - جزئیات بازداشت عاطفه امام
هرانا - یک منبع آگاه در شورای امنیت ملی فاش کرد ؛ حمله به کمیته پیگیری با دستور احمدی نژاد
هرانا - دور جديد بازجويي و فشار بر قوچاني
               




آزاد باشیم

آن کاغذها مالِ خودتان، سندهای ما زنده هستند

چه اتفاقِ جالب و البته تلخی! همان روزی که قانون‌شکنانِ محافظِ محمودِ احمدی‌نژاد به دفترِ کمیته‌ی پی‌گیری‌یِ بازداشت‌شده‌گان حمله می‌کنند، یک شهیدِ سبزِ دیگر هم شناسایی می‌شود! معلوم نیست با این طرز توقیف کردن به سبک شعبان بی‌مخ و بردنِ یک سری کاغذ که از روی سندهای زنده به‌دست آمده چه هدفی را دنبال می‌‌کنند. شاید برای دل‌خوش‌کنک باشد.

اسنادی که در گوشت و خونِ مردم است را نمی‌توان به سبکِ شعبان بی‌مخ از بین برد. مردم همه چیز را می‌دانند و عاقبت حق خود را هم خواهند گرفت. آقای محمود احمدی‌نژاد و یاران‌اش ثابت کرده‌اند که هیچ رابطه‌یی حتا ضعیف با قانون و حقوق بشر ندارند. از بین بردن و ظبط کردن بدون صورت جلسه برای آن‌ها خیلی با ارزش به نظر می‌رسد در حالی که آن‌ها فقط دفترچه خاطراتی بودند از از سندهای زنده و البته از شهدایی که جایِ همه‌شان مشخص است. همان جایی که هزاران نفر مراسم چهلم را برگزار کردند و محافظانِ دولت ا به حیرت وا داشتند.

این همه نفرت و کینه را چه‌گونه از بین می‌برند؟ شاید قصد دارند به خانه‌ی تک‌تک مردم ایران حمله کنند و بدون حکم همه چیزشان را با خود ببرند. البته دولتِ فعلی برنامه‌یی جز این همه نباید داشته باشد. اقتصاد و فقر و کالا و زندانیان و کودکان و زنان و بی‌کاران و در کل مردم که مهم نیستند. فقط باید به بسیج و سپاه و تازه‌گی‌ها نیروی انتظامی رسید.


هرانا - یورش نیروهای امنیتی به دفتر پیگیری بازداشت شدگان ستاد میر حسین موسوی
هرانا -  اولین ملاقات ضیا نبوی در زندان
هرانا -  شناسایی هویت یک جانباخته دیگر
هرانا - موج احضار دانشجویان به کمیته انضباطی به دانشگاه محقق اردبیلی رسید
هرانا - تجاوز به زندانی؛ کروبى: ساير مدارک را ارایه می کنم






آزاد باشیم

ای استاد شجریانِ خس و خاشاکِ سبز! دوستت داریم

استاد محمدرضا شجریان



بدون شک هنرمندان و به‌ویژه هنرمندانِ مردمی‌یی چون استاد شجریان در روحیه بخشیدن و امید دادن به مردم و دادنِ انرژی‌های فکری سهم خوبی می‌توانند داشته باشند و البته که اساد با صدایِ گرم‌اش چه در خواندنِ آواز و چه در گفتنِ حق این کار را خوب انجام داده. استاد ستاره بود و حالا آسمان شد. گل بود و حالا گلستان شد. حالا کسانی که صدای استاد را به‌ویژه در رندانِ مست گوش می‌دهند، فقط عاشقِ هنرِ استاد نیستند بل‌که عاشق خودِ خودِ استادِ بی‌بدیلِ آوازو موسیقی و عشق هستند. حمایت‌های با شجاعت و عاشقانه‌ی استاد از مردم مظلوم و به گفته‌ی خودِ استاد نجیب ایران ریشه‌یی از عشق استاد در دل‌های مردمِ سبز ایران کاشته که تا ابد باقی خواهد ماند.

محمدرضا شجریان نشان داد که هنرمند فقط وظیفه‌ی سر گرم کردنِ مردم را ندارد. نشان داد که هرچه بیش‌تر جلوی مردم سر فرو بیندازی مردم بیش‌تر روی دست و سر نگه‌ات می‌دارند. ولی اگر مانند آن وطن‌فروشانی که با پول‌های مردم اسم‌شان ر به زبان‌ها انداختند سرت را جلوی دشمنان مردم خم کنی چه‌قدر حقیر می‌شوی.

استاد که فقط خواند بلد باشد استاد نیست. استاد آن است که بتواند با همان صدایی که می‌خواند و مردم دوست دارند و عاشق‌اش هستند بگوید و تسلا بدهد و آرامش بدهد و دل‌ها را خنک کند! تفنگ‌ات را زمین بگذار ا که گوش می‌کنی می‌توانی خجالت را در چشمانِ تفنگ به دست‌ها ببینی که البته این تفنگ فقط همان سلاحِ گرمی نیست که همه می‌شناسیم. تفنگ‌ات را زمین بگذار رزنشی است به همه‌ی آنان که از پست و مقام و رتبه، فقط زور گفتن را بلدند.

محمدرضا شجریان را عاشقیم. نه به این خاطر که صدای‌اش کاکلی‌ها را در هوا خشک می‌کند. نه برای این که بزرگ‌ترین اتادِ آواز و موسیقی‌یِ ایران است. نه به این علت که چند مصاحبه‌ی دلیرانه بر علیه کودتاچیان انجام داده. استاد را دوست داریم و لی نه فقط به این دلیل که مرغ سحر خواندن‌اش همه‌ی قفس‌ها را جلوی بلبل‌ها خجل می‌کند. استاد محمدرضا شجریان را دوست داریم چون همه‌ی خس و خاشاک‌های سبز را عاشقانه دوست داریم.


سحام - کروبی با انتقاد از سخنان رییسی و انتشار یک نمونه از اسناد تاکید کرد: مستنداتم را به کمیته ویژه قوه قضائیه ارائه کردم / آماده ارائه سایر مستندات نیز هستم


سحام - نامه سرگشاده 330 روزنامه‌نگار به دادستان جدید تهران: روزنامه‌نگاران زندانی را آزاد کنید
سحام - حمیدرضا مومنی: به خاطر اطلاع‏رسانی‌، ما را در بی‏خبری گذاشته‏اند
سحام - نتایج جالب نظر سنجی یک خبرگزاری روسی
سحام - شکایت مجمع روحانیون مبارز از فرمانده سپاه و روزنامه کیهان
هرانا - صدور حکم شش ماه حبس برای یاشار حکاک پور فعال حقوق بشر آذربایجانی
هرانا - عاطفه امام، فرزند جواد امام بازداشت شد
هرانا - بازداشت دو عضو ستاد انتخابات کشور
هرانا - تعیین وقت دادگاه برای شبنم مددزاده نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت
هرانا - رتبه اول کنکور مردود(ستاره دار) شد!!!




آزاد باشیم 

سبزها عجب بلایی بر سر کودتاچیان آوردند!

کودتاچیان آشفته‌اند چون سبزها آرامش را ازشان گرفته‌اند. سبزها لحظه‌یی آرامش و استراحت را برای‌شان حرام کرده‌اند. این را به‌راحتی می‌توان از روی تصمیم‌های عجولانه، بی‌برنامه و سطحی که معمولن هم به دست نظامیان و مأموران امنیتی گرفته می‌شود و حتا واکنش‌های بسیار تندی هم از سوی حامیانِ دولت در پی دارد فهمید. این از خصیصه‌های مسلم هر دولتِ غیر مردمی است که وقتی حربه‌های همیشه‌گی تأثیر ندارد رو به خشونت می‌آورند و خشونت جز نظامیان از کسی ساخته نیست.

جبهه‌ی کودتا خسته است و این سبزها هستند که شب و روز را برای‌شان یکی کرده‌اند. این سبزها هستند که از هر فرصتی برای مبارزه استفاده می‌کنند و هر مراسمی را به مراسمِ سبز تبدیل می‌کنند. شکی نیست اگر کودتاگران توانِ مقابله داشتند مراسمِ بیست‌ساله‌س احیا در جای همیشه‌گی‌اش برگزار می‌شد وگرنه گرفتن و بردن و زدن که برای زحمت‌کشانِ امنیتی کاری نیست! حق هم داشتند خب، این که جمعیتی چند صد هزار نفری اولِ سر صبح رو به روی محمد خاتمی صف بکشند، خیلی دردناک است برای کسانی که فقط چند نفر به خاطرِ پول و مادیات جلوی‌شان کج و راست می‌شوند. اوجِ تلاش و توانایی‌یِ زورگویان همین است، انداختن بازی‌یِ فوتبال به یاعت ده و نیم شب و لغو کردن یک مراسمِ بیست ساله.

پیروزی‌های کوچکِ جنبش سبز این‌قدر زیاد است که وقتی آدم همه‌اش را کنار هم بگذارد کوهی از پیروزی به وجود می‌آید که فتح کردن‌اش ممکن نیست مگر این که سبز باشی. تازه فکرش را بکن که ر این شرایطِ سخت که کیهان و فارس دیگر حرفی برای گفتن ندارند میرحسین موسوی بیانیه بدهد هفت صفحه که کیهان نداند از کجا شروع کند به جواب دادن! بعد در این میان استاد شجریان بخواند آن هم چنان خواندنی! که گوش‌ز هر آدم‌کشی را بیازارد. چه‌قدر خوب است که میرحسین موسوی و کروبی در بیانیه‌ها و سخنان‌شان هر دفعه چند حرفِ جدید می‌زنند. بی‌چاره آن‌هایی که مجبورند همیشه همان سخنان کیهانی که فقط جمله‌بندی‌های‌شان عوض می‌شود گوش کنند و بخوانند.


سحام - کروبی در جمع مردم قزوین تاکید کرد : نگران حذف جمهوریت نظام هستیم/توقیف روزنامه و فیلتر شدن سایت هزینه افشاگری ماست
سحام - در ديدار آيت الله العظمى صانعى با آيت الله العظمى منتظرى تاکید شد: نگرانی نسبت به وضعیت


سحام - ارجاع پرونده اعتمادملي از شعبه 3 به شعبه 13 دادسراي كاركنان دولت
سحام - یک منیع آگاه خبر داد: احتمال آزادی قوچانی ، حجاریان ، ابطحی ، رمضانزاده


سحام - با صدور بيانيه‌اي تفصيلي منتشر شد: راهبردهاي نه‌گانه ميرحسين موسوي براي بازگشت آرامش به جامعه
سحام - دانشگاه آزاد هم فعالين دانشجويي را ستاره دار كرد
سحام - رمضانزاده در اولین گفتگوی آزاد بعد از بازداشت تشریح کرد: برای انجام مصاحبه تحت فشار بودم/ در جریان بازداشت سرم شکست و دنده‌هایم خرد شد / شکنجه نشده‌ام/ هنوز تفهیم اتهام نشده‌ام
هرانا - منصور اسانلو به سلول انفرادی انتقال یافت
هرانا - پنج هزار کودک کار و خیابان در تهران
هرانا - آرش گیتی، مسئول روابط عمومی انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌گاه زنجان بازداشت شد
گویا - کميته جديد قوه قضائيه برای بررسی حوادث اخير جايگزين کميته قبلی شد
گویا - وشنک سياسی آزاد شد
گویا - همسر مصطفی تاج زاده خطاب به سرلشگر جعفری: آقای فرمانده بهتر است به جای دخالت در امور سياسی و قضايی، به وظايف و مسئوليت های خود بپردازند




آزاد باشیم 

دانش‌گاه، برترین سنگر


یادم می‌آید تا چند ماه قبل از انتخابات روی نت پر بود از پوسترها، لوگوها و بنرهایی به این نوشته: «دانش‌گاه، آخرین سنگر.» اما به نظر می‌رسد حالا باید در این عبارت اصلاحاتی صورت بگیرد زیرا دیگر دانش‌گاه تنها سنگر مبارزه و مطالبه نیست. با گذشت نزدیک به سه ماه از آن کودتای خونین، دیگر هیچ قشری از مردم ایران نیست که هزاران یا ده‌ها هزار و شاید هم صدها هزار معترضِ پر و پا قرص که به هیچ عنوان دست از طلب خود نمی‌کشند نداشته باشد. امروز ایران شاهد مبارزه‌یی است که نمی‌توان آن را به هیچ قشر و دسته و گروه و حزب نسبت داد. نگاهی به فهرست منتشر شده‌ی شهدای جنبش سبز ایران و مطالعه‌ی وضعیت اجتماعی‌شان به‌روشنی این موضوع را تأیید می‌کند.



در بین مبارزان همه‌جور افرادی دیده می‌شوند. آن احزابی که قبل‌تر بسیار ملایم و در کمالِ احتیاط اعتراض می‌کردند هم حالا با شجاعت و جسارتِ بیش‌تری گام برمی‌دارند. مردمی که تنها پاسخ‌شان به مسائلِ سیاسی آن جمله‌ی کذایی -سیاسیت پدر و مادر ندارد - بود حالا با علاقه و جدیت همه‌ی اخبار را دنبال و تحلیل می‌کنند و در حدِ توان‌شان واکنش‌هایی هم نشان می‌دهند. این بار دیگر صحبت فقط از گوشت و مرغ و میوه و اقتصاد نیست. همه در گامِ نخست دانسته یا ندانسته خواهانِ آزادی‌های انسانی و حق بدیهی‌شان هستند و بعد دنبال مسائل دیگر.



و البته که باز هم این دانش‌جویان هستند که در صف اول و مثل همیشه بدون هراس و هیچ‌گونه کوتاهی مبارزه‌ی خود را ادامه داده‌اند. همه‌ی این‌ها را گفتم تا بگویم جنبشی که با نامِ جنبش دانش‌جویی آغاز شد حالا به جنبش مردمی و همه‌گیر بدل شده و بدون وقفه جلو می‌رود. دانش‌گاه و دانش‌جو دیگر تنها نیستند. سنگرهایی که از درد و رنج ساخته شده‌اند پشتیبان بسیار خوبی برای دانش‌جویانی هستند که بهتر از هر کسی پایمال شدن حقوق را می‌فهمند. دیگر نگوییم دانش‌گاه آخرین سنگر، بگوییم دانش‌گاه برترین سنگر.


نوروز - اسامی و مشخصات دقیق 72 شهید جنبش سبز
هرانا - نامزد ندا آقا سلطان بازداشت شد
هرانا - سکوت قوه قضاییه در برابر پرونده آب معدنی مرگبار
هرانا - اجرای حکم سه سال حبس مجید ماکوئی فعال دانشجویی آذربایجان
سحام - بی اعتمادی مردم به صدا و سیما به دلیل:جهت گیری صدا و سيما در جريانات سياسي به نفع گروهی خاص
سحام - واکنش دختر حجاریان نسبت به نامه منتشر شده منسوب به پدرش: تلاش هایی برای پنهان نگه داشتن وضع او در کار است
سحام - با اعتراض سید حسن خمینی به فشار نیروهای امنیتی صورت گرفت، مراسم شب های احیا در حرم امام لغو شد
گویا - احضار سه دانشجوی دانشگاه مازندران به دادگاه انقلاب
گویا - پويش موج سوم: محمدرضا جلايی‌پور و ما هيچ کار پشت پرده‌ای نداشته‌ايم؛ هدف ما تزريق اميد به نسل جوان بود
گویا - گزارشی از مراسم چهلم شهيد امير جوادی‏فر
گویا - خودداری جمهوری چک از فروش اسپری فلفل به ايران



آزاد باشیم

آهای سبزها! دست از تعجب کردن بردارید

جای تعجب دارد که پ از این همه اتفاقاتِ ناگوار و شگفت‌انگیز هنوز هم برخی از مردم و بدتر از آن برخی از کاربرانِ اینترنت - که اطلاعات‌شان به‌مراتب از کسانی که به اینترنت دست‌رسی ندارند بیش‌تر است - از اقداماتِ کودتاچیان تعجب می‌کنند و غافل‌گیری‌یِ کاملن بی‌موردی بر ایشان چیره می‌شود. اتفاقاتی که در برابر برخی از رویدادهای پیش از این یک مسذله‌ی عادی به نظر می‌رسد. باید به خودمان آموزش بدهیم که هر لحظه و هر ساعت و هر روز و هر هفته و هر ماه ممکن است اتفاقاتی از این قبیل پیش بیاید.

وقتی تقلبِ چند ده میلیونی در انتخابات صورت می‌گیرد، وقتی مردم را می‌کشند و می‌گویند خودشان هم‌دیگر را کشته‌اند، وقتی عبدالله مومنی نمی‌تواند روی پاهای‌اش بایستد و می‌گویند زندان‌های ایران هتل است، وقتی مغزِ محسن روح‌الامینی را مضروب و وی را مقتول می‌کنند بعد می‌گویند مننژیت داشته و سپس پزشکی قانونی می‌گوید ضربه بوده و هیچ‌کس هم عین خیال‌اش نیست، وقتی ده‌ها نفر را مخفیانه دفن می‌کنند و گندش درمی‌آید و هیچ‌کس پاسخ نمی‌دهد، وقتی در عرض یک ماه دویست نفر کشته در سوانح هوایی داریم، وقتی... وقتی... وقتی...

وقتی همه‌ی این اتفاقاتِ دل‌خراش و از روی بی‌کفایتی دولت می‌افتد و از وزرای‌اش قدردانی می‌کنند دیگر این رای اعتماد دادن‌های مسخره و نمایشی که برای روحیه دادن به دولتِ کودتا در راستای اهدافِ ضدِ ایرانی‌اش صورت می‌گیرد شگفتی حساب نمی‌شود و هیچ جای غافل‌گیر شدن ندارد. در برابر این اتفاقات این یک اتفاقِ عادی و پیش پا افتاده است. دیگر نشستن و منتظر این بودن که چه اتفاقی قرار است بیافتد، چه کسی قرار است جای چه کسی بیاید، چه کسی قرار است چه بگوید و از این قبیل، یک کارِ بی‌هوده است که فقط به ضرر جنبش سبز است که انصافن آن اول‌ها خیلی باهوش‌تر بود. همان موقعی را می‌گویم که هیچ‌کس منتظرِ رای شورای نگه‌بان ننشست. هیچ‌کس به امید صدور مجوز برای راه‌پیمایی ننشست.



سحام - اعضا شورای هماهنگی ازایستادگی و شجاعت کروبی تقدیر کردند/ کروبی: اکنون زمان شفاف گویی، ایستادگی و اعلام مواضع است
سحام - در حاشيه مراسم بزرگداشت عبدالعزيز حكيم صورت گرفت: واکنش کروبی به اظهارات اخیر فرمانده سپاه
سحام - مجلس و احمدی نژاد در آزمون قدرت و خدمت: بیشترین رای مجلس محافظه کار به یک چهره ی نظامی
سحام - تابش در نامه‌ای به آیت الله لاریجانی: صدا و سیما باید تحت تعقیب کیفری قرار گیرد
سحام - اولین نامه کانون مدافعان حقوق بشر به صادق لاریجانی
سحام - نیروهای انتظامی سفره‌های افطار مقابل زندان اوین را با خشونت برچیدند
سحام - بازداشت پنج تن از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی
سحام - قرار بازداشت سحرخیز دو ماه دیگر تمدید شد
هرانا - شکنجه دانشجوی محروم از تحصیل / به همراه تصاویر
هرانا - نخستین دادگاه كاملا دانشجویی حوادث پس از انتخابات 18 شهریور برگزار خواهد شد
نوروز - در پاسخ به کیفرخواست کودتاگران صورت گرفت: سند "تاملات راهبردی سیاسی–تشکیلاتی" جبهه مشارکت ایران اسلامی منتشر شد
نوروز - در واکنش به ادعاهای فرمانده سپاه؛ کاری نکنید حقایقی که به ضرر نظام است را بازگو کنیم
نوروز - اصلاح و توضیح در مورد یک خبر: دستیابی نوروز به اطلاعات تازه ای در مورد سعیده پورآقایی
گویا - نامه جمعی از هواداران احمد زيدآبادی به رئيس قوه قضائيه، موج سبز آزادی
گویا - عليرضا بهشتی: سه نام ديگر به ليست جان باختگان حوادث اخير اضافه شده است، آمار جانباختگان ۷۲ نفر شد، کلمه




آزاد باشیم

همه‌ی زشتی‌ها فدای آزاد شدنِ یک زندانی سیاسی

این درست؛ در روزهایی به سر می‌بریم که هر روز یک شهید به شهیدهای سبزمان افزوده می‌شود. هر روز و ساعت خبرهایی از پیدا شدنِ یک جسدِ دیگر، بازداشت شدنِ یک فرد دیگر، بسته شدنِ یک روزنامه و سایتِ موردِ علاقه و اطمینانِ مردم، فشا شدنِ یک جنایتِ جسمس و روحی، انواعِ تلاش برای ایجاد رعب و وحشت و انواع و اقسامِ خبرهایی از این قبیل به گوش و چشم می‌رسد. این درست که هنوز آنان که باید محاکمه شوند محاکمه نشده‌اند. این درست که ما به هیچ‌کدام از حقوقِ مدنی و واضحِ هر انسان دست‌رسی نداریم. این درست که یک عده با سوء استفاده کردن از اهدافِ پاکِ ما درد سر می‌سازند...

همه‌ی این‌ها درست. ولی همه‌ی این‌ها تنها از یک چیز خبر می‌دهند؛ ایستاده‌گی‌یِ مردمِ سبز و سبزاندیشِ ایران. اگر این همه ایستاده‌گی نبود بدون شک الان همه آرزوی قبرستان داشتند چه برسد به شهید شدن! اگر این ایستاده‌گی‌ها نبود شاید دیگر امیدی به دوباره ایستادن نبود. اگر این همه ایستاده‌گی نبود شاید همین دیدارهای کوتاهِ میانِ زندانیان و خانواده‌های‌شان صورت نمی‌گرفت. اگر مردمِ ایران نا امید شده بودند حالا دیگر اثری از رنگ سبز در کوچه و خیابان و پشت‌بام و دانش‌گاه‌ها و دل‌ها نبود. ما ایستادیم. از حق نگذریم خوب هم ایستادیم و همین‌طور هم خواهیم ایستاد.

همه‌ی خبرهایی که از جانب کودتاچیان می‌رسد؛ احضار دانش‌جویان به حراست که خلافِ قانون است، دفنِ دسته‌جمعی‌یِ انسان‌ها، اخبار تجاوزها، اخبارِ شکستن‌های اجباری همه‌اش را همه می‌شنوند و خونِ دل می‌خورند. اما همه‌اش فدای یک دلاوری‌یِ مهدی‌یِ کروبی، همه‌اش فدای یک تارِ موی حمزه‌ غالبی، همه‌اش زیرِ این همه امیدی که موسوی در دل‌ها کاشت فراموش می‌شود. خوش‌حالی از آزاد شدنِ یک زندانی، افتخار از برملا شدنِ یک دروغِ کودتاچیان، دل‌گرمی‌یِ حاصل از یک فریاد الله اکبر می‌ارزد به همه‌ی بدی‌ها و زشتی‌ها.



سحام - کروبی با نگارش نامه ای از آیت الله منتظری تقدیر کرد: از اینکه به خاطر برخی تعرضات از این حقیر تفقد کردید قدرانی می کنم / تحمل این شرایط دردناک تر از مسائلی است که برای اشخاص ایجاد کرده اند
سحام - در آستانه آغاز سال تحصیلی: کمیته های انضباطی شروع به کار می کنند!
سحام - به منظور شرح ماجرای کشته شدن انجام گرفت: دیدار خانواده ی یکی از شهدای حوادث اخیر با کروبی
سحام - ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی اعلام کرد: ما به حمایت از کروبی مفتخریم
سحام - علی رغم پیگیری و نامه ارسالی به کمیته فیلترینگ؛ کسی پاسخگوی فیلتر شدن سحام نیوز نیست
سحام - کروبی در دیدار با کانون صنفی و سازمان معلمان ایران تاکید کرد :باید در برابر شرایط پیش آمده ایستادگی کنیم
هرانا - ممعانت نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم افطار در مقابل اوین
هرانا - هویت یک جانباخته دیگر تائید شد / محمود رئیسی‌نجفی
هرانا - احضار دهها دانشجو در دانشگاه تبریز و صدور احکام سنگین تعلیق و محرومیت
هرانا - جزیات بیشتر از دفن مخفیانه کشته شدگان حوادث اخیر، پزشکی قانونی هیچ مجوز دفنی صادر نکرده است
هرانا - محکومیت دوباره مسعود کردپور




آزاد باشیم 

نامه‌های کروبی و اسانلو و بی‌رنگ‌تر شدنِ حنای صدا و سیما

دیشب وقتی زیرنویسِ شبکه‌ی سه را دیدم - «پخش اعترافات متهمان اغتشاشاتِ اخیر...» باز عزا گرفتم که الآن فیس‌بوک و بالاترین و دنباله و ... پر می‌شود از این خبر و یک بحثِ بی‌خود و بی‌جهتِ وقت‌تلف‌کنِ دوباره روی نت به پا می‌شود! اما وقتیی نشستم پای رایانه و با بی‌تفاوتی‌ی بسایر زیادِ کاربران مواجه شدم، به این موضوع رسیدم که چه‌قدر جنبشِ سبز متمدن و شکیبا شده که دیگر به این بازی‌های روانی کوچک‌ترین واکنشی نشان نمی‌دهد. این می‌توند نشان‌گر دو موضوع باشد که در هر دو حالت موفقیت است. یکی این که مردم می‌بینند و بدونِ توجه از کنارش می‌گذرند. یکی هم این که دیگر کم‌تر کسی پای تلویزیونِ ایران می‌نشیند، مگر برای دیدنِ سریال‌هایی که گاهی خنده‌یی به لب بیاورد. البته با اظهارات‌‌ِ اخیرِ آقای ضرغامی حدس دوم متحمل‌تر است.

صدا و سیما به‌شدت مطرود شده و واکنش‌های سریعِ شخصیت‌هایِ مردمی و محبوبی چون منصورِ اسانلو و شیخ مهدی کروبی بر برملا کردنِ دروغ‌هایی که به عموم گفته می‌شود می‌افزاید. منصورِ اسانلویِ عزیزمان از زندان، با نامه‌اش پاسخی داد به پخشِ اعترافاتِ ساخته‌گی که از تلویزیونِ ایران پخش شد:


«با توجه به اينکه درآخرين دادگاه يکی از زندانيان به نام آقای مسعود باستانی که خبرنگار است به عنوان توضيحاتی پيرامون اتهاماتش از سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و اينجانب منصور اسالو رئيس هيئت مديره اين سنديکا نام برد و در سيمای جمهوری اسلامی نيز پخش گرديد لازم دانستم توضيحات ذيل را به هم ميهنان عزيزم ارائه دهم.
مسعود باستانی را از حدود ده سال پيش زمانی که به جبهه مشارکت شرق تهران می رفتم می شناسم جوانی هوشمند و ميهن دوست و علاقمند به سرنوشت مردم ايران می باشد ايشان و همسرش مهسا امرآبادی خبرنگار هستند. گويا همسر ايشان که باردار هم بوده دستگير شده بود و قول داده بودند اگر مسعود خود را معرفی کند همسرش آزاد می شود که نشد هنوز هم در بند می باشد.
چهره آشفته او در تصويری که از او ديدم حکايت از سختی های فراوانی داشت که بر او رفته است.
به هرحال در باره آن قسمت از سخنان ايشان که مربوط به اينجانب منصور اسالو رئيس هيئت مديره سنديکای شرکت واحد است پاسخ اين است:
ايشان فيلمی از کارگران و همسران محروم سنديکای شرکت واحد با همکاری اينجانب تهيه کرده است که در اين فيلم کارگران اخراجی و همسرانشان در باره مزايای سنديکا و چگونگی تغيير رفتار و گفتار کارگران سنديکايی بعد از عضويت در سنديکا و آموزش های انسانی که ديده اند از سنديکا قدردانی کرده و خانواده های اين کارگران نيز خود را عضو سنديکا دانسته اند. اين فيلم موجود است و صدا و سيما ميتواند اين فيلم را به جای دفاعيه سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی برای همه مردم ايران و جهان نمايش دهد!
با تشکر
منصور اسالو
رئيس هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
شهريور ۱٣٨٨.»

هم‌چنین شیخِ شجاعِ ما با نامه‌یی به ضرغامی خواستارِ حضور در تلویزیون و مطلع کردنِ همه‌ی مردم ایران از مستندات‌اش پاسخِ دندان‌شکنی به کسانی داد که قصدِ عوام‌فریبی داشتند و در بخش‌های خبری این دروغ را که مهدی کروبی سند برای ادعای‌اش ندارد بیان کرده بودند:


«ریاست محترم صدا و سیما
با سلام و احترام
پیرو اظهارات آقای قاضی مقدمی رییس بازپرسی شعبه سیزدهم که از طرف دادستان محترم وقت تهران به اینجانب معرفی شده بود در بخش های مختلف خبری درباره حوادث پس از انتخابات و ادعاهای ایشان مبنی بر غیر قابل استناد بودن مستندات اینجانب درباره آزار جنسی برخی از بازداشت شدگان حوادث اخیر تقاضا می کنم هر چه سریعتر دستور فرمایید همین امشب برنامه ای با حضور نماینده ای از سوی اینجانب برای توضیح پیرامون آنچه روی داده است برگزار شود یا اینکه اطلاعیه دفتر اینجانب در شرح این ماجرا از تریبون رسانه ملی خوانده شود ، تا مردم خود در جریان ماجرا قرار گیرند . البته بنده فکر می کنم اینجانب و کسانی که در راستای احقاق حقوق مردم تلاش می کنیم به اندازه برخی مسئولان که می خواستند جنایاتی که شده است را پنهان کنند از
این حق برخورداریم تا از تریبون رسانه ملی با مردم سخن بگوییم .

مهدی کروبی
١٠/٦/٨٨»
هرانا - رئیس قوه قضاییه ایران خواستار آزادی برخی از بازداشت شدگان شد
هرانا - خرین گزارشات از زندانیان در بند
هرانا - بهمن احمدی امویی همچنان از حق ملاقات محروم است
هرانا - دستگیری دوباره عباس خرسندی در هنگام مرخصی استعلاجی
گویا - حضور مهدی کروبی در جلسه امروز هيات سه نفره قضايی
سندیکای کارگران شرکت واحد - نامه منصور اسالو در جواب اتهامات وارده به ايشان در دادگاه
کميته گزارشگران حقوق بشر - قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی برای شیوا نظرآهاری
آزاد باشیم